شروع دوباره

۲ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۰

انتظار فرج

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰

جنازه ام را فعلا تحویل خانواده ام ندهید !




 پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه.
نگهبان سردخانه تعریف می کرد یکی از شهدا آمد به خوابم و گفت: «جنازه من رو فعلا تحویل خانواده ام ندید!»
از خواب بیدار شدم.
هرچه فکر کردم کدامیک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛
 گفتم ولش کن، خواب بوده دیگه.
 فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم.
دوباره همون جمله رو بهم گفت. این بار فورا اسمشو پرسیدم.
گفت: «امیر ناصر سلیمانی» از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه ها.
روی سینه یکی شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».
بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ. خانواده اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛
شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰

گوهر نایاب

۹ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰

اللهم عجل لولیک الفرج



موافقین ۲ مخالفین ۰

جانم به فدایت

۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰

آرام

۵ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰

حضرت آقا

۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰

حواست باشد

۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰

اللهم عجل لولیک الفرج

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰

حجاب



حجاب وحی است ...

از جانب خدا به دخترانی که لایق این رسالتند ...
۲ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰